درست قبل از اشغال ایران بدست اعراب عربستان
از عمربن خطاب خلیفه مسلمین به یزدگرد سوم شاهنشاه پارس .
یزدگرد من آینده روشنی برای تو وملت تو نمی بینم مگراینکه بامن بیعت کنی و پیشنهاد مرا بپذیری .
توسابقا برنصف جهان حکم می راندی ولی اکنون که سپاهیان تو درخطوط مقدم شکست خورده اند وملت تو در حال فروپاشی است من به تو راهی پیشنهاد میکنم تاجانت را نجات دهی . آغاز کن به پرستش الله واحد به یکتا پرستی به پرستش الله یکتا که همه چیز را او آفرید.مابرای تو وتمام جهان پیام او را آورده ایم. اوکه الله راستین است از پرستش آتش دست بردار و به ملت خود فرمان بده که آنها نیز از پرستش آتش که خطاست دست بردارند . به ما بپیوند و الله واکبر را پرستش کن که خدای راستین است وخالق جهان الله را عبادت کن واسلام را به عنوان راه رستگاری بپذیر به راه کفر آمیز خود پایان بده و اسلام بیاور و الله واکبر را منجی خود بدان . با اینکار زندگی خود را نجات بده و صلح را برای پارسیان بدست آر اگر بهترین انتخاب را میخواهی برای عجم ها انجام دهی بامن بیعت کن .
الله واکبر
امضاء خلیفه مسلمین عمربن خطاب
از شاه شاهان شاه پارس شاه سرزمینهای پرشمار شاه آریایی ها وغیرآریایی ها.شاه پارسیان و نژادهای دیگر. شاه فرمانروایی پارس یزدگرد سوم ساسانی به عمربن خطاب خلیفه تازیان.
به نام اهورا مزدا آفریننده زندگی وخرد
تودرنامه ات نوشته ای میخواهی ما را به راه راست هدایت کنی راه خدای راستینت الله واکبر بدون آنکه بدانی ما که هستیم وکه را می پرستیم این بسیار شگفت انگیز است که تو نام فرمانروای عربها را برای خود غصب کرده ای در حالی که آگاهی و دانش تو نسبت به امور دنیا به همان اندازه عربهای پست و مزخرف گو وسرگردان در بیابانهای عربستان وانسانهای عقب مانده بیابانگرد است .
مردک توبه من پیشنهاد میکنی که خدای یکتا را بپرستم در حالیکه نمیدانی ایرانیان هزاران سال است که خدای یکتا را میپرستند وروزی5بار به درگاه اونماز می خوانند . هزاران سال است که در سرزمین ایران سرزمین فرهنگ وهنر این رویه زندگی روزمره ماست. زمانیکه ما داشتیم مهربانی و کردار نیک را در جهان می پروراندیم وپرچم پندار نیک گفتار نیک کردار نیک را در دستهایمان به احتزاز در می آوردیم . تو وپدران تو داشتند سوسمار میخوردند ودخترانتان را زنده بگور می کردید. شما تازیان که دم از الله میزنید برای آفریده های خدا هیچ ارزشی قائل نیستید.شما فرزندان خدا را گردن میزنید. اسرای جنگی را میکشید به زنها میکنید دختران خود را زنده بگور میکنید به کاروانها شبیخون میزنید دسته دسته مردم را می کشید ن مردم را می ید و اموال آنان را سرقت میکنید قلب شما از سنگ ساخته شده است . ما تمام این اعمال شیطانی را که شما انجام میدهید محکوم میکنیم.
حال با اینهمه اعمال قبیه که انجام میدهیدچگونه میخواهید به ما درس خداشناسی بدهید. تو به من میگویی که از پرستش آتش دست بردارم . ما ایرانیان عشق به خالق و قدرت خلقت او را درنور خورشید و گرمی آتش میبینیم . نور وگرمای خورشید و آتش ما را قادر میسازد که نورحقیقت راببینیم و قلبهایمان برای نزدیکی به خالق و همنوع گرم شود. به ما کمک می کند تابا همدیگر مهربانتر باشیم واین نور اهورایی را در قلبمان روشن می سازد وخدای ما اهورا مزداست بسیار شگفت انگیز است که شما تازه اورا کشف کرده اید ونام الله رابر روی آن گذارده اید . اما ما وشما در یک سطح و مرتبه نیستیم.ما به همنوع کمک میکنیم. ماعشق را در میان آدمیان قسمت می کنیم . ماپندار نیک را در میان انسانها ترویج میکنیم . ما هزاران سال است که فرهنگ پیشرفته خود رابا احترام به فرهنگهای دیگر برروی زمین می گسترانیم . درحالیکه شما به نام الله به سرزمینهای دیگرحمله میکنید مردم را دسته دسته میکشید خشکسالی به ارمغان می آورید . وترس وتهیدستی به راه می اندازید . شما رفتارهای شیطانی را با نام الله انجام میدهید. چه کسی مسئول اینهمه فاجعه است. آیا الله به شما دستور داده قتل کنید غارت کنید و ویران کنید . و یا اینکه پیروان الله با نام او اینکار را انجام میدهند ویا هر دو . شما می خواهیدعشق به خدا را با نظامی گری و قدرت شمشیر هایتان به مردم یاد بدهید. شما بیابانگردهای وحشی می خواهید به ملت متمدنی مثل ما درس خداشناسی بدهید. ما هزاران سال فرهنگ و تمدن در پشت سر خود داریم تو بجز نظامی گری وحشی گری قتل و جنایت چه چیزی را به ارتش عربها یاد داده ای چه دانش وعلمی به مسلمانها یاد داده ای که حالا اصرار داری به غیر مسلمانها نیز یاد بدهی . چه دانش و فرهنگی را از اللهت آموخته ای که اکنون می خواهی به زور به دیگران هم بیاموزی افسوس وای افسوس که ارتش پارسیان ما از ارتش شما شکست خوردند و حالا مردم مابه زور شمشیر مجبورند همان خدای خودشان را اینبار با نام الله پرستش کنند وهمان 5بار نماز را بخوانند ولی به زبان عربی گویا الله شما فقط عربی می فهمد. من پیشنهاد میکنم که تو وهمدستانت به همان بیابانهایی که سابقا عادت داشتید در آن زندگی کنید برگردید آنها را برگردان به همان جایی که تعلق دارید چون برای شما جایی در شهرهای متمدن ما و در میان ملت پاکیزه ما وجود ندارد.این گروه سنگدل را آزاد مگذار تا مردم ما را بکشند ن و فرزندان ما را بربایند به زنهای ماکنند و دختران ما را به کنیزی به مکه بفرستند نگذار این جنایات را با نام الله انجام دهند . به این کارهای جنایت کارانه پایان بده آریایی ها بخشنده خونگرم و مهمان نوازند . انسانهایی پاک که به هر کجا که بروند تخم دوستی عشق آگاهی و حقیقت راخواهندکاشت . بنابراین آنها تو ومردم تو را بخاطر این کارهای جنایت کارانه ات مجازات نخواهند کرد . من از تو می خواهم که با الله و اکبرت در همان بیابانهای عربستان بمانی و بخاطر داشتن عقاید ترسناک وخوی وحشی گری از نزدیک شدن به شهر های آباد و متمدن ما خود داری کنی .
امضاءٍ یزدگرد سوم ساسانی
کتاب ستیز وسازش(زرتشتیان مغلوب ومسلمانان غالب)ترجمه نادر میرسعیدی
(((طبق تاریخ وطبق این کتاب که نویسنده آقای گرشاسب چوکسی از کتابخانه های معتبرجهان ونسخ خطی بدون جهت گیری مغرضانه جمع آوری کرده است. اجداد ما ایرانیان زرتشتی بوده اند وآیین عبادی خود را داشته اند دینی که به مابعنوان آتش پرستی معرفی شده است کتاب آسمانی آن اوستا است چیزی که همه فراموش کرده ایم. اعراب در حمله به شوشتر به تمام ن کردند.معمولا هرجاکه بامقاومت سرسختانه روبرو می شدند مثل استخر در حوالی کازرون یا سیستان قتل عام میکردند.قرار بود هرکس اسلام میاورد مالیات نپردازد اما خلفای عرب که بر تک تک استانهای ایران حکومت می کردند باوجود این مالیات را می گرفتند.قرارشده بود درصورت کشته شدن یک مرد290سکه وزن190سکه دیه باشد اما از دست نوشته ها ی بدست آمده اگرمردایرانی کشته میشد دیه زن رابه خانواده اش میدادند اما اگر عربی کشته می شد دیه کامل می گرفتند. درجنگ جهانی دوم آلمانی ها یک ستاره زردبه سینه یهودی ها وکلاه زرد برسر آنها قرار داده بودند تا از بقیه مردم کل منطقه اروپا مشخص باشند.اعراب هم همین کار را کرده بودند ایرانیان زرتشتی از غیرمسلمانان بایستی قابل تشخیص میشدند یک شال زرد بایدمی بستند وکلاه زرد بر سرمی کردند. حق ترویج دین نداشتند. دستور داده بودند سپاهیان اسلام به هر شهر و روستایی که وارد می شوند مردم ایران موظف اند برای آنها غذا و خوراک تهیه کنند(تعهد گرفته بودند) تا آنها با قوای باز سازی شده به ادامه فتوحات خود رو به شرق ادامه دهند.درطول500سال آتشکده های ایرانیان رایکی یکی خراب کردند و روی آنها مسجد ساختند))))
صفحه 25- دبیری زرتشتی به نام فرنبغ اشوهشت در اواخرقرن 9 میلادی چنین نوشته است:
هنگامی که یزدگرد شاه شد 20 سال فرمانروایی کرد. در آن زمان تازیان به شمار فراوان به ایران تاختند. یزدگرد با آنان در نبرد رویارو نشد بلکه به خراسان(ماوراءالنهر) گریخت در آنجا به جستجوی اسبان و مردان برآمد ولی مردم او را کشتند . این چنین سرزمین ایران به دست تازیان افتاد .
صفحه 31- دربهار642میلادی نبرد بزرگی در نهاوند روی داد نیروی بزرگی از ایرانیان برای دفع اعراب آنجا گرد آمده بودند عمر اول سپاهی به فرماندهی نعمان بن مقرن مزنی فرستاد. نعمان فرستاده ای نزد وهمن(بهمن)یا مردان شاه فرستاد وپیشنهاد کرد ایرانیان تسلیم شوند گفته شده است سردار زرتشتی پیشنهاد را با این کلمات رد کرده است((تنفر از اینکه اجساد شما هوا را آلوده کند تنها چیزی است که مانع من برای فرمان دادن به تیر اندازان ماهر خود می شود تا همه شما را زیر رگباری از تیرها بگیرند زیرا شما ناپاکید))
دربخشی ازمعاهده منعقد شده در نهاوند قید شده است که اگر مالیات زمین و جزیه پرداخت شود امنیت اموال وخانه های اهالی تضمین خواهد شد و اعراب هیچ کس را نخواهند کشت و برده نخواهند کرد .
صفحه35- گذارش های متعددی درباره صیغه کردن ن وبه بردگی کشیدن کودکان زرتشتی طی ستیز طولانی برای سلطه ی در آنجا وجود دارد.مردانی که در استخر(نزدیک کازرون) اسیر شدند مجبور شدند چندین سال در کارهای مختلف به اعراب خدمت کنند.کشاورزان و روستاهای پرجمعیت و کوچ نشینان در کوهها بارها در برابر حملات مسلمانان به سرزمینهایشان مقاومت کردند.
صفحه40-عبدالله طی چندسال بعد به فتح بقیه خراسان ادامه داد سال(651میلادی)وهراتپس از زدوخوردهای مختصری با بستن پیمانهایی در موردمالیات با اهالی آنها بدست مسلمانها افتاد.با وجود این در بعضی موارد توافق ها تنها حافظ امنیت اهالی مذکر بود و ن همچنان بعنوان صیغه به مسلمانان واگذار می شدند.بعلاوه برای تسهیل ست مسلمانان باید گندم وجو فراهم می شد بایدفضای مسی کافی باغلامان،حیوانات مزرعه وکالاهای دیگر به آنها تخصیص داده می شد.
صفحه42-نویسندگان مسلمان نیز با اشاره مستقیم به تسخیر ایران زرتشتی وبا استفاده از عباراتی از قرآن مانند(باشد که خداوند آن اسلام را بر همه ادیان دیگر پیروز گرداند هرچند مشرکان را خوش نیاید)این احساسات را بیان می کردند.
صفحه53- درفارس نیز پس از خاتمه یافتن فتوحات شیوه منازعه با مسلمانان متوقف نشد موبدان رسمی(رهبران دینی زرتشتی )که آنجا مرکز عبادتشان بوده برای مردم عام چنین وعض می کردند که: آن شیطانهای ژولیده(مسلمانان) فریبکارانی بی دینند.
صفحه54- بسیاری از زرتشتیان (ایرانیان)ترجیح دادند فارس و کرمان را ترک کنند ،تا اینکه به همزیستی با تازه واردان بپردازند.
صفحه56- قیامهای دو بدعت گذار زرتشتی ، بهافرید ماه فروردین سال747 میلادی تا749 . و سنباد 754 م تا755م را باید به طور خاص مورد ملاحظه قرار داد.
صفحه57- قیام مازیار حاکم طبرستان: سال833 م به زرتشتیان اجازه داده بود دارایی ایرانیانی را که اسلام آورده اند راتصاحب کنند مازیار و موبدان او بر تخریب چند مسجدی که هنوز در طبرستان برپا بود نظارت کردند. آنها همچنین اعدام مسلمانانی را که در آنجا زندگی می کردند تصویب کردند. او ابتدا به قیام بابک خرمدینی در آذربایجان وپس از آن افشین ماوراء النهری پیوست. سر انجام اعراب به طبرستان حمله بردند و او را اعدام کردند . وزرتشتیان ناحیه خزری را با سه برابر کردن مالیات مجازات کردند.در رشت رستم ویارانش به غارت خانه های مسلمانان پرداختند این قیام به گرگان نیز کشیده شد این شورش زمانی به پایان رسید که مسلمانان در پی اتحاد بارهبران شیعه مانند حسن بن زید رستم و معاونان اورا در استر آباد دستگیر کردند سر بریدند و در گورستان زرتشتیان دفن کردند.
صفحه 59- تاسده دهم میلادی1000م (363 سال بعد از حمله اعراب به ایران)که در آن زمان زرتشتیان دیگر نیروی با اهمیتی نبودند، مسلمانان ماوراء النهر سر راه خود برای عبادت در مساجد بارها با حمله زرتشتیان روبرو شدند . در نتیجه مسلمانان عرب وایرانی برای محافظت خود در مقابل زرتشتیان سلاح حمل میکردند. شورشهای دینی به کرات رخ میداد، ولی مسلمانان در بیشتر دفعات بر زرتشتیان پیروز می شدند به خصوص اینکه تعداد زرتشتیان رو به کاهش بود.
صفحه73- پیشبینی موبدان . . . .خاندان هاشم به مدت 1082 سال با زور و تعدی بر ایران حکومت خواهند کرد.
صفحه76- عقیده اعراب باتوجه به آیات قرآن : اینکه خداوندخاک ایران را به مسلمانان وعده داده است **ما آمده ایم تا آنچه را که خداوند وعده اش را به ما داده است مطالبه کنیم . . . کشور ،فرزندان و خون شما**
طاعون هم بلای جان ایرانیان شده بوده .
صفحه 90- در مورد سلمان فارسی است. گفته می شود اولین فرد زرتشتی که اسلان آورده است سلمان است . از دست نوشته های اعراب (بدست آمده) که از زبان خود سلمان نوشته اند: ظاهرا والدین اواز بزرگان زمیندار جی در اصفحان بودند سلمان ادعامی کرد در آنجا من یک زرتشتی متعصب بودم که سرپرستی آتش مقدس را بر عهده داشتم و مراقب بودم خاموش نشود . گمان می رود که سلمان سر انجام ناراضی ازدین مادری به شهرهای موصل وسوریه سفر کرده ودر آنجا به اسقف ها ودیگر ون محلی خدمت می کرده . در هر حال سلمان مدت زیادی آنجا نماند . سلمان به همراه بازرگانانی ازقبیله کلب عازم جنوب شد نزدیک خلیج عقبه اورا به بردگی فروختند وسپس در مدینه به فردی ازقبیله قریظه فروخته شد سر انجام سلمان با محمد نبی ملاقات کرد ومسلمان شد وآزاد گشت .
صفحه93- گاه به گاه یک زرتشتی به منظور اجتناب از مرگ به دین اسیر کنندگان خود در می آمد
صفحه101 – بعد از شکست یزدگرد سوم که دایما در حال عقب نشینی بوده در خراسان شکست میخورند ومسلمانان همه رامی کشند و دختر یزدگرد به نام شهربانو را اسیر کرده به زنی حسین بن علی در میآورند . علی بن حسین ( زین العابدین بیمار امام چهارم شیعی) حاصل این ازدواج بود.
(((شهربانو به زین العابدین شیر نمی داده ومحبت نمی کرده است و او از بچگی همیشه مریض بوده .چون او را بچه خود نمی دانسته ،پس او به زین العابدین بیمارمعروف شد. کسانی که پدر او یزدگرد را کشتند و ایران را نابود کردند. از اینجاست که اعراب امامان شیعی را که حاصل ازدواج حسین با شهربانو بوده است را قبول ندارند و ایران تنها کشور شیعی جهان شد )))
صفحه 103- حفظ پول در برابر اعراب عامل موثری برای پذیرش اسلام در جبال فارس و کرمان شد.
صفحه 127- در بیهق نسا و توس موسسات زر تشتی بعلت پراکندگی از مراکز اسلامی تا سده یازدهم میلادی باقی ماندند .حتی خارج از نیشابور در خارج کوههای حوزه نفوذ مستقیم اسلام آذر برزین مهر یا آتش شبانان و کشاورزان ایران در پرستشگاه آن تا سالها بعد شعله ور بود .
صفحه 128- والدین مسلمان روستایی پسران خود را به شهرها می فرستادند تا در مدارس تحت نظرعلمای عرب کسب علم کنند دست کم چند تن از آنان به صورت واعظ آموزگار و مدیر به خانه باز می گشتند ورفتار و اعتقادات اسلامی را با خود می آوردند .
صفحه 134- همه ایرانیان دین زرتشتی را ترک نکردند زیرا گروه های کوچکی از مردم همچنان به دین بومی خود پایبند ماندند (به خصوص در فارس وکرمان) و بقیه به هندوستان نقل مکان کردند
صفحه172- پیروزی اعراب با انتظارات پیشگویانه مبنی برآخرزمانی ارتباط یافت وسبب پیدایش ادبیاتی شدکه ادعا های مبتنی بر تولد فرخنده پیشرفت دینی جدید و پیروان آن و فرو پاشی سلسله ها وادیان قدیمی تر را پیش آورد. پیشگویی اسلامی به پیروزی اشاره داشت و اعتقاد زرتشتی به آخر امان نا بودی را نشان می داد . محمد (ص) وخلفا . و فقها جانشینان زرتشت و شاهان ساسانی معرفی شدند . این داستانها ساخته شد تا بر وقایع عادی مربوط به سقوط یک پادشاهی و دین حکومتی آن و ظهوریک امپراطوری دیگر و دین آن پوششی از پریشانی بیندازند . مردم این سخنان را باور و طبق آنها عمل کردند .
صفحه آخر176- نظامی زنجیره ای از رویدادها را پدید آورد که در خلال آنها این جامعه یگانگی خود را از دست داد زوال ساختاری آن آغاز شد وافرادی که رفتارخود را تغییر ندادند یا نتوانستند تغییر دهند بنا به علل مختلف که علت اصلی پایبندی راسخ به دین زرتشتی بود – از جریان اصلی جامعه بیرون افتادند وتبدیل شدند به جامعه زیر دست و به حاشیه رانده شده ای که با جامعه اکثریت مسلمان بسیار متفاوت بود. خود جامعه جدید مسلمان نیز آن قدرت گذشته را هر گز بدست نیاورد
(((کتابنامه و منابع : آقای گرشاسب چوکسی از منابع انگلیسی و فارسی و فرانسه و. . . .کتابخانه های کشورهای مختلف استفاده کرده اند
ازصفحه 179 تا 220 ارجاعهای صفحات کتاب به مرجع(رفرنس)مورد نظر است یعنی اینکه پاراگراف کتاب از کدام کتاب و از کدام کتابخانه و کشور است . ازصفحه 221 تا240 رفرنس منابع است .
از کتابنامه فارسی به مختصری از صفحه 221 بسنده می کنم: (((
الکامل فی التاریخ – ابن الاثیر 76
سیره رسول الله – ابن اسحق 1961
تاریخ طبرستان – ابن اسفندیار 1321
کتاب الفتوح – ابن الاثم الکوفی – میکرو فیلم از نسخه خطی 2956 استانبول در کتابخانه وایدنر دانشگاه هاروارد کمبریج
فارسنامه – ابن البلخی – لندن لوزاک 1923
المکتب الاسلامی ودار الصادر- ابن حنبل 1969
صوره الارض – ابن حوقل 73
محدیث الاصبهان(((اصفحان))) – ابن حیان دارالکتب العلمیه(((کتابخانه بیروت))) 1985
الطبقات الکبیر – ابن سعد 1904
مختصرکتاب البلدان – ابن الفقیه 1967
تاریخ بیهق – ابن فندق –انتشارات بهمن یار تهران 1317 و تجدید چاپ1347 ش
وکتابهای: الاموال – المسالک و الممالک – الجامع الصحیح – منتخب التواریخ - فتوح البلدان
ترجمه های غربی از منابع فارسی وعربی و ترجمه های غربی از منابع پهلوی و اوستایی :
(((فقط چند تا از منابع صفحه 223را می نویسم تا صفحه 240 منابعی است که برای نوشتن کتاب از آنها کمک گرفته شده)))
The Quran – Bell Richard - Edinburgh 1937.
The history of Altabari – New York press 1993.
Ibn kagdoon – Hntroduction of history – Prinnceton University Press 1958
همبستگی ملی . انتقال تجربیات نسل جنگ و بعد جنگ به جوانترها
– ,الله ,تو ,زرتشتی ,اعراب ,یزدگرد ,– ابن ,است که ,را به ,را با ,که در ,آقای گرشاسب چوکسی ,کارهای جنایت کارانه ,یزدگرد وپاسخ یزدگرد
درباره این سایت